به بخش نهایی، گناهان گبیره بازاریابی محصولات و خدمات سلامت محور رسیدیم. می خواهید بدانید بعد از این چه باید کرد؟ مقاله زیر را تا انتها مطالعه کنید.
گناه کبیره شماره 12: دست روی دست گذاشتن
هر از چند گاهی با یک پزشک یا یکی از مدیران حرفهای صحبت میکنم که باافتخار به ما میگوید: “ما هرگز مجبور نبودهایم کار زیادی در راه بازاریابی انجام دهیم.”
درواقع، همانطور که اریک اسپیکرمن گفت: “شما نمیتوانید ارتباط برقرار نکنید.” اگر هنوز در تجارت هستید، بازاریابی میکنید. ممکن است در حال تبلیغ باشید یا نباشید، اما ما به شما اطمینان میدهیم که بازاریابی میکنید.
تنها سؤال این است که “چقدر مؤثر هستید؟” بههرحال، در دنیای امروزی، مصرفکنندگان روزانه در معرض بیش از 3000 پیام تجاری هستند. یک روز!
این بدان معناست که شما برای اشتراک ذهن با آژانسهای بازاریابی و تبلیغاتی که بودجههای چند میلیارد ریالی را کنترل میکنند، رقابت میکنید.
بدتر از آن و این جدید است، شما اکنون در حال رقابت با همکارانی هستید که از شرکتهای بازاریابی پیچیده برای دریافت پیامهای خود استفاده میکنند.
بدترین قسمت؟ این هزینه فرصت است. تا زمانی که اقدامی انجام ندهید، هرگز نخواهید فهمید که چه چیزی میتواند وجود باشد یا به دست بیاید.
تجارت محصولات و خدمات سلامتمحور هر سال سختتر میشود و رقابت به عامل بزرگی برای هزاران سازمان و فعالیت تبدیلشده است. انجام هیچ کاری معادل انکار یک نبرد است و سپس انتخاب غیرمسلح ماندن.
حکما گفتهاند:
اکنون که میدانید از چه دامهایی باید اجتناب کنید، وقت خود را برای طراحی و اجرای یک برنامه بازاریابی مؤثر تلف نکنید. شروع ساده این فرآیند میتواند دلهرهآور به نظر برسد. به اجتناب از اشتباهات بسنده نکنید. همین حالا- همین الآن-با حسابرسی خود شروع کنید.
حسابرسی بازاریابی شما: هفت سؤال
-
آیا از رویکرد بازاریابی مبتنی بر شواهد استفاده میکنید؟
آیا سیستم بازاریابی شما شامل استراتژیهای اثباتشده، یک برنامه بازاریابی خو ب طراحیشده، اجرای مؤثر و ابزاری برای ارزیابی نتایج است؟ هر چهار مؤلفه این فرآیند را هدایت میکنند. با خودتان روراست باشید، یک یا چند مورد را ازدستدادهاید؟ با حداکثر قدرت کار نمیکنید یا از پتانسیل کامل استفاده نمیکنید؟
-
تاریخ برنامه بازاریابی شما چه تاریخی است؟
حتی برنامههایی که بهدقت در نظر گرفتهشدهاند، اگر بهطورمعمول-حداقل هر سه ماه یکبار-به چالش کشیده نشوند، از رده خارج میشوند.
اگر شش ماه یا بیشتر از زمانی که نگاهی تازه به برنامه بازاریابی خود انداختهاید، میگذرد، زمان آرامی را برای ارزیابی اختصاص دهید. آیا به “اندکی تغییر جزئی ” یایک روش کاملاً جدید نیاز دارید؟
-
آیا اهداف مشخص با زمانبندی واضح دارید؟
مسلماً، در مورد ترتیب قرارگیری این اصطلاحات برای همه واضح نیست-اهداف بهصورت کمی و در رأس هستند. استراتژیها از اهداف پشتیبانی میکنند؛ و تاکتیکها، استراتژیها را اجرا میکنند. اهداف شما چگونه تغییر کرده است؟ اهداف جدید چیست و چگونه اهداف را تعیین کردید؟ چه استراتژیها و تاکتیکهایی برای دستیابی به اهداف موردنیاز است، جدید یا غیره؟ آیا بودجه خود را برای آنچه تغییر کرده است دوباره تنظیم کردید؟
-
آیا بودجه بازاریابی شما برای کار مناسب است؟
کمتر از شش روش مختلف برای تعیین بودجه بازاریابی وجود دارد. چگونه بودجه خود را تنظیم کردید و آیا به اهداف خود میرسید؟ آیا منابع کافی-زمان، هزینه، افراد-را در مکانهای مناسب برای تبدیلشدن به این طرح برنده در اختیاردارید؟ مهمتر از همه، بازاریابی یک مرکز درآمد است-نه یک مرکز هزینه.
انتظار عملکرد کلی 1 به 3 تا 4 را داشته باشید. (به مورد شماره 7 مراجعه کنید.)
-
آیا پیام برندینگ شما بهوضوح سازمان یا عملکرد شما را متمایز میکند؟
اگر شما “تنها مرکز ارائه یک خدمت در شهر ” هستید، برند سازی و موقعیتیابی مؤسسه شما ممکن است در بازار بدون چالش باشد؛ اما افزایش رقابت به این معنی است که هیچ لغزشی نمیتواند وجود داشته باشد-مشتریان و جامعه باید بهوضوح بشنوند و درک کنند که دقیقاً چگونه متفاوت و بهتر هستید. آیا پیام برندینگ دارید؟
-
آیا برنامههای ارجاع داخلی، خارجی و حرفهای شما با هم کار میکنند یا بهطور مستقل؟
برخی از اجزای یک طرح بهخوبی تنظیمشده همیشه اجرا میشوند، درحالیکه بخشهای دیگر ممکن است فصلی باشند و برخی دیگر به بخش یا نیازهای مخاطب هدف کلید خوردهاند. آیا طرح شما همه این عناصر را هماهنگ میکند و همپوشانی مطلوب را فراهم میکند یا از تضاد اجتناب میکند؟
-
چگونه پاسخ و بازده سرمایهگذاری را اندازهگیری میکنید؟
متأسفانه، بسیاری از بیمارستانها، مراکز درمانی و سایر سازمانها سیستم ردیابی قابلاعتمادی برای شناسایی منبع بیماران (مشتریان) جدید و اندازهگیری اثربخشی تلاشهای بازاریابی، تبلیغات، ترویج یا ارجاع آنها ندارند. صرفنظر از اندازه کسبوکار، برنامه یا هر یک از بخشهای استراتژیک یا تاکتیکی-اگر ردیابی نکنید، نمیدانید چه چیزی کار میکند. آیا سیستم ردیابی دارید؟ آیا این کار میکند؟ آیا قابلاعتماد و دقیق است؟ مدیریت طرح یا محاسبه بازگشت سرمایه خود بدون این بخش از معادله غیرممکن است.
آخرین نکته
اجازه ندهید که برنامه درمانی جلوتر از تشخیص باشد
در کار مشاورهای من با پزشکان و سایر سازمانهای متصدی در صنعت سلامت در سراسر کشور، شخصی اغلب تماس میگیرد و میگوید نیازمند یک بروشور یا یک آگهی روزنامه یا هر چیز دیگری که فکر میکند مناسب است و/یا یک ابزار بازاریابی فوری برای آنهاست.
تصور کنید یک بیمار (مشتری) قبل از اینکه کادر پزشکی شما سابقه، معاینه، آزمایش یا دهها ملاحظات پزشکی دیگر را داشته باشند، درخواست تجویز یک داروی خاص را ارائه کند.
همین اصل در برنامههای بازاریابی موفق صرفنظر از حرفه، بازار، مخاطب و غیره صدق میکند. جلوتر نپرید. برای پرسیدن این سؤالات از خود وقت بگذارید و دیدگاهی روشن و بیطرفانه در مورد اینکه کجا هستید و برای دستیابی به اهداف توسعه کسبوکار خود باید انجام دهید به دست آورید.
اگر برای یافتن این پاسخها به کمک نیاز دارید با ما تماس بگیرید
استراتژیهای موفقیت کسب. کارهای مبتنی بر خدمات و محصولات سلامتمحور میتوانند بازاریابی شما را راهنمایی کنند، همانطور که ما برای سایر افراد در سراسر کشور انجام دادهایم و استراتژیهای بازاریابی اخلاقی، خلاقانه و مبتنی بر شواهد را ارائه میکنیم. همه حرفهها رقابتی و متنوع هستند و ما میدانیم که چگونه پاسخهای باتجربه شما را ارائه دهیم.
موفقیت در بازاریابی در صنعت سلامت توانایی شناخت، شناسایی، برنامهریزی و سرمایهگذاری فعالانه از فرصتهایی است که خودشان را ارائه میکنند. این فرآیند مستلزم یک چشمانداز گروهی و اهداف مشترک، برنامهریزی مؤثر، اجرای ماهرانه، ثبات و فراوانی در استراتژیهای ارتباطی و همچنین فرآیند اندازهگیری، کمی سازی و ارزیابی عملکرد بازاریابی است تا بتوان در زمان واقعی تنظیمات را برای افزایش عملکرد انجام داد؛ و سودآوری تلاشهای بازاریابی را به چشم مشاهده نمود. ما درک میکنیم که چه چیزی در بازاریابی و تبلیغات خدمات و محصولات سلامتمحور مؤثر است و چه چیزی کار نمیکند. ما میدانیم که چگونه ارزش شما را بهگونهای مؤثر به مخاطبان مختلف منتقل کنیم که به آنها کمک کند از همهچیزهایی که شما ارائه میدهید قدردانی کنند و از آنها استفاده کنند.
این گروههای مخاطب شامل بیماران (مشتریان)، کنونی بیماران (مشتریان) بالقوه، پزشکان ارجاع دهنده، بیماران (مشتریان) خود ارجاعی، طرحهای بیمه درمانی و بسیاری موارد دیگر میباشند.
بدون دیدگاه