7 گناه کبیره، اما انگار گناهان کبیره تری هم وجود دارند. در ادامه به آنها هم می پردازیم، پس تا انتها مطالعه کنید.
گناه کبیره شماره 7: تفویض اختیار ناکافی
یک برنامه بازاریابی خوب طراحیشده، ماشینی شامل قطعات متحرک بیشمار است. سعی نکنید خودتان بر همهچیز نظارت کنید. وظایف را محول کنید و از منابعی که در اختیار دارید استفاده کنید تا تلاشهای بازاریابی خود را بهطور یکپارچه با عملیات کسبوکار خود ترکیب کنید.
یک جلسه با همکاران خود ترتیب دهید. مطمئن شوید که همه چشمانداز و استراتژی شما را درک میکنند. افراد مناسب را برای رهبری وظایف مناسب انتخاب کنید. نکته: اگر همه مسئول یک کار یا نتیجه معین هستند، هیچکس مسئول نیست. شما باید وظایف خاصی را به افراد خاصی با ضربالاجل مشخص اختصاص دهید.
اگر با یک آژانس بازاریابی خارجی کار میکنید (عموماً باید) میخواهید تا جایی که ممکن است به آنها تفویض اختیار کنید، اما درعینحال به آنها کمک کنید تا به شما کمک کنند. همچنین باید دقیقاً توافق کنید که چه کسی قرار است چهکاری انجام د هد.
گناهان کبیرهتر…
ایکاش میتوانستیم روی 7-گناه مرگبار توقف کنیم، اما حقیقت این است که چندین گناه فاحش بازاریابی وجود دارد که بهتر است از آنها اجتناب کنید.
گناه کبیره شماره 8: تناقض
تصمیم بگیرید که چرا بیمارستان، شرکت یا مطب شما یک مزیت رقابتی دارد و سپس مطمئن شوید که پیامهایی که منتقل میکنید با این هدف سازگار است. اگر بیماران (مشتریان) متوجه شوند که شما کمتر از آنچه انتظار داشتند، به آنها ارائه دادهاید، به سازمان شما اعتماد نخواهند کرد. همچنین، با برنامه بازاریابی خود سازگار باشید. فقط به این دلیل که اولین درج آگهی زنگ تلفن شما را به صدا درنیاورد، پخش یک آگهی روزنامه را متوقف نکنید. به کمپین خود زمان بدهید تا کار کند، اما همچنین باید بدانید که چه زمانی تغییر جهت ایده خوبی است. بهطورکلی، شما میخواهید در این زمینه از متخصص کمک بگیرید زیرا هیچچیزی مانند صدای تجربه برای راهنمایی شما وجود ندارد.
گناه کبیره شماره 9: عدم ردیابی منبع مشتریان جدید
در گناه شماره 6 در بالا، در موردنیاز فوری شما به در نظر گرفتن بازگشت سرمایه (ROI) برای همه تصمیمات بازاریابی خود بحث کردیم.
درنتیجه میتوانید بهراحتی جلوی چیزی را بگیرید که ندانید در واقع یک بازی باخته است، یا بدتر از آن، به سرمایهگذاری منابعی که بهسختی به دست آوردهاید در یک برنامه بازنده ادامه دهید.
علیرغم اعتراض آنها، شما باید کارکنان را متقاعد کرده و سپس آموزش دهید تا منبع واقعی هر بیمار (مشتری) جدید را از همان اولین تماس با مطب (شرکت) ردیابی کنند. هنگامیکه دادههای بیمار (مشتری) را دارید، میتوانید بهراحتی به عقب برگردید و ROI تقریبی را بر اساس استراتژی محاسبه کنید.
تنها در این صورت است که میتوانید تصمیمات هوشمندانهای در مورد بازاریابی در آینده بگیرید.
اگر منبع هر بیمار (مشتری) جدید را ردیابی نکنید، هرگز نمیتوانید اثربخشی هریک از تاکتیکهای بازاریابی مختلف خود را مشخص کنید.
گناه کبیره شماره 10: استخدام افراد اشتباه برای بازاریابی
ارزیابی فردی خارج از حوزه تخصصی خود همیشه دشوار است و بازاریابی حوزهای است که بهویژه مشکلساز است.
مشکل اینجاست که بسیاری از افراد بازاریابی “شومنهای خوبی هستند “، اما کیفیت بهشدت متفاوت است. باور کنید، حتی معاونان بازاریابی اغلب در ارزیابی خود از استعداد بازاریابی شکست میخورند.
در اینجا برخی از مهمترین مواردی که باید به دنبال آنها باشید آورده شده است:
- تجربه بازاریابی در صنعت سلامت: بازاریابی در صنعت سلامت یک حوزه کوچک و تخصصی است و افراد کمی واقعاً متخصص هستند. به دنبال فردی با تجربه حداقل 100 مشتری در این حوزه باشید و هزاران نفر بسیار بهتر هستند.
- استراتژیست بازاریابی: شما نیازی به گرافیست، نویسنده، فروشنده، مدیر بازاریابی، دیجیتال مارکتر، فرد متخصص روابط عمومی و غیره ندارید. این افراد (با فرض اینکه خو ب باشند) تخصص بسیار مشخصی دارند و برای عضویت در تیم بزرگتر مناسب هستند، تیمی که توسط یک استراتژیست بازاریابی هدایت میشود.
- آموزش مداوم: شما به فردی نیاز دارید که متعهد به ادامه تحصیل باشد تا بتواند در کار خود (کتاب، دوره آموزشی، سمینارها، خبرنامهها و غیره) مسلط شود. شما کسی را نمیخواهید که از زمان دانشگاه کتابی باز نکرده باشد، یا بدتر از آن، هرگز به دانشگاه نرفته است.
- وابستگی به نتایج: یکی از رازهای کوچک کثیف بازاریابی این است که تعداد کمی از بازاریابان تجربه واقعی فروش هر چیزی را دارند. بدتر از آن، اینکه افرادی خلاق هستند. فکر میکنند زمانی موفق هستند که به دلیل باهوش بودن جوایزی را کسب کنند (من احمق، فکر میکردم شما برای نتایج هزینه میکنید).
گناه کبیره شماره 11: تلاش برای اینکه همه کار را خودم انجام میدهم
شاید به نظر شما، این توصیه برای تبلیغ خودم در اینجا گنجاندهشده است اما باور کنید تجربه به من ثابت کرده، همه عملیات بازاریابی را در سازمان خود انجام ندهید.
اولازهمه، این شهرت شما است که ما در مورد آن صحبت میکنیم. هیچچیز نباید برای شما مهمتر باشد. به یاد داشته باشید، مردم در مورد آنچه نمیتوانند ببینند، بر اساس آنچه میبینند قضاوت میکنند؛ مانند نحوه قضاوت شما در مورد کیفیت رستوران بر اساس دکوراسیون و تمیزی، مردم نیز بر اساس بازاریابی شما درباره شما قضاوت میکنند. تلاشهای غیرحرفهای شما را غیرحرفهای جلوه می د هد.
ثانیاً، درحالیکه بازاریابی “احساس خو ب” نسبتاً آسان به نظر میرسد، پایین آوردن مشتری از صندلی خود برای برداشتن تلفن و تماس با شما دشوار است. واقعاً خیلی سخت است. درواقع، تعداد کمی از بازاریابان میتوانند این کار را انجام د هند، بنابراین شانس موفقیت شما درواقع کم است.
درنهایت انجام تمام مراحل بازاریابی در محل خودان چندان هم مقرونبهصرفه نیست.
هزینه بازاریابی بد برای چا پ یا اجرا در تبلیغات دقیقاً بهاندازه بازاریابی خوب است. بدتر از آن، این احتمال وجود دارد که بازاریابی بد را از نو انجام ندهید، بهسادگی آن را رها خواهید کرد؛ که ما را به بدترین گناه میکشاند…
بدون دیدگاه