برنامه ریزی برای ساختن یک داستان موفق، در طول زمان ضروری است.
بعد از فارغالتحصیلی از دانشگاه، مانند اغلب افراد شروع به گشتن دنبال کار مناسب کردم. البته همیشه این سؤال رو در ذهن داشتم که کار مناسب چی می تونه باشه؟ رشته من میکروبیولوژی بود و به نظر همگان بهخصوص خانواده فرهنگی من، بهترین کار، کار در آزمایشگاههای تشخیص طبی بود. علیرغم روحیه درونگرای من، کار در آزمایشگاه یکی از خستهکنندهترین کارهای دنیا بود. وقتی برای اولین بار با فرایند فروش آشنا شدم واقعاً تعجب کردم. یکی از جذابترین کارهای ممکن برای من همین بود. باورکردنی نبود که در طول 23 سال قبل از این هیچ اطلاعی از اون نداشتم و بعد یکییکی به یاد آوردم زمانهایی رو که با تمام وجود چیزهای مختلفی رو فروخته بودم. از کتابها تا تواناییهای خودم رو در ترم اول دانشگاه.
بهمحض اینکه با کسی برای اولین بار شروع به صحبت میکنم، از من میپرسند، شغل شما چیه و تا اینکه متوجه شغل من می شوند حداقل یک نفر را برای کار معرفی میکنند. روزی حداقل سه بار در شبکههای اجتماعی از من میپرسند کار سراغ نداری؟ و جواب من همیشه مثبت است. جامعه ما همیشه و همیشه به نیروهای کار مناسب نیاز مند است. شغل بازاریابی به نظر من یکی از پرسودترین مشاغل دنیاست.