تعداد زنان در بخش فروش در صنعت سلامت کمتر از مردان است. درواقع، در گزارش حقوق و دستمزد فروش محصولات سلامتمحور 2019، 67 درصد از پاسخدهندگان مرد بودند. علاوه بر این، این گزارش نشان داد که زنان تنها 83 درصد نسبت به مردان همرده، درآمد دارند.
باوجوداینکه، در نگاه اول، این آمار ممکن است دلسردکننده به نظر برسد، تعداد زیادی از زنان بسیار موفق در بخش فروش صنعت سلامت حضور دارند. ما با این متخصصان صحبت میکنیم تا بدانیم زن بودن در این زمینه به چه معناست و برای موفقیت چه چیزی لازم است. (وبسایت مدرپس)
امروز به یکی از برترین زنان فروشنده در محصولات سلامتمحور می پردازیم.
کالین هافمن سالهای اولیه کار خود را با بالا رفتن از نردبان فروش محصولات سلامتمحور گذرانده و پیوسته بالاترین جوایز فروش را کسب کرده است. او برای شرکتهای بزرگی مانند بکتون دیکینسون، نوارتیس و جانسون و جانسون کارکرد و به یکی از زنان برتر در فروش محصولات سلامتمحور تبدیل شد.
اشتیاق هافمن به فروش محصولات سلامتمحور ناشی از عشق به کمک به دیگران و لذت بردن از ترسیم مسیر خود و فراتر رفتن از اهداف خود بود.
من همیشه هدفم این است که در 10 درصد برتر باشم. من میخواستم در این سفر، برنده جایزه بعدی شوم – مدام دنبال آن هویج میدویدم. من خیلی زود یاد گرفتم که هدفگذاری کنم، اهدافم را تعیین کنم، اهدافم را بیان کنم و خودم را مسئول دانستم.
امروزه او مالک و رئیس شرکت مدیریت استخدام دره گنج است .
ما با هافمن به گفتگو نشستیم تا درباره این انگیزهها و اینکه او چگونه تأثیرات مثبتی را که مشتریان به یاد میآورند (حتی پس از خروج او از مطبهایشان) بیشتر بدانیم:
افراد مناسبی را انتخاب کنید تا شما را مسئول رفتارتان بدانند (زنان در فروش محصولات سلامتمحور)
فروش یک صنعت پرسرعت است و هافمن میدانست که نمیتواند بهتنهایی این کار را انجام دهد، بهخصوص با توجه به نسبت نمایندگان مرد به زن. برای او، میدانست افراد زیادی از او حمایت نمیکنند. در عوض، راه مناسب بود که افراد مناسب را بهعنوان انتخاب کند.
من معمولاً حداقل سه نفر داشتم که مرا در قبال اهدافم مسئول میدانستند.
اول، مدیران من. آنها همیشه مثبت و باانگیزه بودند، زیرا به تلاشهای من توجه داشتند و من را شناختند – این تنها چیزی است که من واقعاً میخواستم.
شوهرم بهعنوان صداپیشه من خدمت میکرد – و هنوز هم انجام میدهد. به خانه میآمدم و روزم را با او ارزیابی میکردم. امروز چهکار کردم؟ چگونه به هدفم رسیدم؟
او همچنین میدانست چه بگوید تا به من انگیزه بدهد. من آنالایزرهای شیمیایی هماتولوژی را در غرب میانه میفروختم. جعبههایی که من هرروز با خودم حمل میکردم حدود 45 پوند ( حدود 20 کیلو) بود و او به شوخی، درحالیکه به من کمک میکرد تا شاسیبلندم را بارگیری کنم، میگفت “تا زمانی که همه آنها را نفروختی، برنگرد.” من آن را بهعنوان یک چالش در نظر میگرفتم. این به من انگیزه داد تا وارد آبوهوای غیرقابلپیشبینی غرب میانه شوم و فکر نمیکردم که نفروختن انتخاب من باشد.
نفر سوم پدرم بود. او رئیس بازنشسته ولز فارگو بود و دائماً از فروش من میپرسید. او بلافاصله بیرون میآمد و از من میپرسید که در یک ماه چقدر درآمد داشتهام. چند تا بابا از بچههایشان چنین چیزی میپرسند؟ ترسناک – درعینحال فوقالعاده انگیزهبخش- بود که به او بگویم هدفم را انجام دادم.
مثبت بمانید و از شکست استقبال کنید (زنان در فروش محصولات سلامتمحور)
شکست در هر شغلی یک امر مسلم است. وقتی ساعتها را در جاده سپری میکنید، ترس از شکست میتواند افکار شما را تحتالشعاع قرار دهد. هافمن معتقد است که آن ساعات را با چیزی جز مثبت اندیشی و انگیزه پر نکرده است.
داشتن نگرش مثبت به من کمک کرد تا حرفه فروش خود را طی کنم. همچنین، کسانی که بر نگرش مثبت تأثیر میگذارند، مانند مدیران و مربیان. من همیشه به زنان قدرتمند نگاه میکردم. در طول بیشتر دوران کاری من، از هر 10 نماینده فروش، حدوداً سه زن وجود داشته است؛ اما میدانستم که میتوانم موفق شوم، زیرا باید رهبران زن را دنبال کنم.
بهعنوانمثال، زمانی که تصمیم گرفتم به یک استارتاپ بپیوندم، میدانستم که خطری وجود دارد. هرچند من نمیترسیدم، زیرا وقتی با رئیس و مربی زن ملاقات کردم، آنها به من اعتمادبهنفس و قدرت دادند تا احساس کنم میتوانم این کار را انجام دهم.
از شکست نترسید. مطمئن شوید که دائماً سر خود را با نکات مثبت و توصیههای خوب پر میکنید.
به مشتریان دلیلی بدهید تا شما را به خاطر بسپارند (زنان در فروش محصولات سلامتمحور)
وقتی مشتری یک برگه تجویز را بیرون میآورد یا برای سفارش آماده میشود، چه چیزی باعث میشود شما را به خاطر بسپارد؟ به گفته هافمن، این تماسهای خلاقانه و منحصربهفرد هستند که واقعاً شما را بالاتر از رقبا قرار میدهند و تأثیری ماندگار بر جای میگذارند.
فروش همیشه برای من به بازاریابی خلاصه میشد. هرگز “فقط فروش ” نبود. من باید برند سازی خودم و شرکتم را در مقابل این پزشکان، بهویژه تکنسینها حفظ میکردم. من همیشه به این فکر میکردم که “آنها به چه چیزی نیاز دارند؟” “آنها چه میخواهند؟” “آنها چه احساسی دارند؟” «وقتی من آنها ترک میکنم و آنها برگه تجویزشان را بیرون میآورند، چه پیامی به آنها خواهد چسبید؟ »
راههای شخصی زیادی برای ارسال پیام مثبت وجود دارد، مانند حضور حضوری برای پیگیری – نهفقط از طریق ایمیل یا تماس تلفنی.
بدون دیدگاه